۲۱.۷.۹۵

سیاست گرد و خاک هوا کردن نیست ، در هوای پر از گرد و خاک چگونه نفس کشیدن است.




شایع است که می گویند  «روزی عده ای به اصرار از چرچیل سیاستمدار معروف بریتانیایی  خواستند که سیاست را تعریف کند . چرچیل به ناچار دایره ای کشید و خروسی در آن انداخت و از حاضرین خواست تا خروس را بدون آنکه از دایره خارج شود بگیرند. این عده هر چه تلاش کردند نتوانستند و و بدنبال هر سعی آنان خروس از دایره بیرون می رفت. آخر سر از چرچیل خواستند که این کار را خودش انجام دهد.  چرچیل خروسی دیگر را مقابل خروس اول گذاشت و آن دو خروس شروع به جنگیدن کردند! آنگاه در اثنای جنگ و جدل خروسها ، چرچیل دو خروس را از گردنشان گرفت و بلند کرد ، و در پاسخ گفت این سیاست است. »

چرا در جغرافیای موسوم به  «ا.ی.ر.ا.ن»   نیروی روشنفکر آزادیخواه و مستقلی نمی تواند رشد کند! ؟
البته دلایل زیادی میتوان برای این ناکامی تاریخ بر شمرد و کتابها در رد یا تایید آن نوشت ، که از حوصله این نوشته کوتاه خارج است، اما یکی از دلایل عمده این دور باطل  ،  ستم ستم گرانی که خود در برهه ای از زمان مقهور ظلم ستمگران بوده و یا هستند  ،را میتوان در ذهنیت وابسته نیروهای سیاسی وزود باوری مردم دید.
چراکه وابستگان و مزدوران حرفه ای بکار گرفته شده  توسط سرویسهای خارجی که در قالب تشکیلاتهای چپ، دمکرات، لیبرال، ملی و... سازماندهی شده و در پی اجرائی کردن اهداف اربابان خویش و نه خواستهای مردمی ، وارد کارزار سیاسی شده اند!   در تمامی وضعیت های پیش آمده نیروهای مستقلی را که در پی افشای جنایتهای رژیم و معرفی خود بعنوان نیروئی مردمی، با برنامه و اهدافی مترقی بوده اند را با استفاده از تمامی امکانات نامشروعی که اربابانشان در اختیارشان گذاشته اند(رادیو؛ تلویزیون؛ سایتهای اینترنتی، روزنامه ؛ورسانه های اربابانشان   ) لجن مال کرده و با تاکتیک آی دزد ، آی دزد  از یک سو ماهیت وابسته خود را پنهان میسازند و از سوئی دیگر بی عملی هدفمندشان در مقابل رژیم و  نیروهای سرکوبگر مستبدین  را توجیه میکنند.
البته رژیم نیز بیکار ننشسته و تمام امورات را به اوپوزیسیونهای دست ساز حامیان پشت پرده خویش نسپرده و با بوجود آوردن سازمانها و رسانه های مزدور با حمله سازماندهی شده، نیروی مستقل در حال شکل گیری را خائن، وطن فروش؛مزدور ، خشونت طلب و...معرفی کرده و مانع از اتحاد عملی احزاب مترقی آزادیخواه و برانداز با مردم میشوند.
برای روشنتر شدن موضوع چند نمونه عینی را مثال میزنم:
۱-  حزب توده و اکثریت با توجه به ماهیت ایدئولوژیکی خویش تا مغز استخوان به شوروی وابسته بوده  و با سرویس اطلاعاتی آن همکاری ارگانیک داشتند، و این موضع را از اعترافات و خاطرات رهبران و اعضای آنها و نیز وقایع رخ داده در حیات سیاسیشان میتوان فهمید، اما تمامی وابستگان اردوگاه شرق سابق در یک اقدام هماهنگ این وابسته ها را نیروئی مترقی با گرایشات انترناسیونیستی معرفی کرده و از سویی این مزدوران نیروهای اصلی مخالف را هدف قرارمیدادند که چون با سیاست رژیم های حاکم هماهنگی داشت از ناحیه آنان نیز تبلیغ می شد.(جریان مصدق، مبارزه مسلحانه چریکی در دوره پهلوی و همکاری اطلاعاتی با رژیم جهت سرکوب مخالفان و... را میتوان برای اثبات از ادعا برشمرد.(
۲- سلطنت طلبان و طیفهای مختلف به اصطلاح لیبرال و...سالهاست که بی هیچ ابائی از دول غربی پول و امکانات دریافت کرده و میکنند، اما از ناحیه شبه اوپوزیسونهای حاضر ، نه تنها عامل امپریالیست و وطن فروش خائن و مزدور خطاب نمیشوند ، بلکه آنها ارتباط رهبرانشان با سران غرب(اربابانشان) را مشروعیت بین المللی و حمایت دول دمکراتیک از آنها دانسته و به خود میبالند، اما همین ها به ارتباط آشکار مجاهدین در رابطه با حزب بعث عراق ایراد گرفته و آنها را به این بهانه تا قیام قیامت می خواهند تحت تعقیب قرار بدهند و خیلی دوآتشه تراز رژیمی که دشمن شماره یک مجاهدین بوده وهست ، مجاهدین را با اوصاف شرمباری خطاب می کنند!
۳-احزاب کردی از همان ابتدا شکل گیری  و بویژه حزب دمکرات که با شرق و غرب ارتباط داشته ( بقول معروف هم شرقی ، هم غربی )بودند و این روزها نیز خیلی صریح و بی تعارف و رسمی از اسرائیل و ... درخواست کمک میکنند، و از آغاز مبارزه مسلحانه و در گیری با پاسداران رژیم تهران خبر میدهند  ولی کسی را مجال و یارای انتفاد از آنان نیست!   گویا آنها نه تجزیه طلب، نه عامل بیگانه ، نه وطن فروش و نه حتی تروریست و خشونت طلب هم نمیباشند، اما آزادیخواهان حرکت ملی آذربایجان  بی هیچ دلیل و عنوانی مزدور آذربایجان ، ترکیه ، اسرائیل، غرب و به تازگی عربستان میباشد!
۴- مجاهدین که از ابتدا با کمک سازمان آزادیبخش فلسطین که بی هیچ شک وشبهه ای از حمایتهای قذافی و عربستان بهره مند میشد، رشد کرده است و در ادامه با حمایتهای عراق و غرب و دول عربی وابسته به غرب به حیات خود ادامه میدهند ، با وقاحتی تمام غیر از خودشان دیگران را مزدور و وابسته دانسته و با بی حیایی خاصی در سایت شورای مقاومت خویش ملت آذربایجان را که در استادیوم ها شعار ملی سر میدهند را مزدور و وطن فروش خطاب می کنند !!
۵-باید خاطر نشان نمایم که دیگران نیز مستثنی از این امر نبوده و بقیه احزاب منجمله ، راه کارگر، رنجبران، اقلیت،اتحادیه کمونیستها، چریکها،ارتش رهائی بخش و...که این جانب شخصاً طی سالها فعالیت در منطقه شانس آشنائی با آنها را در آلواتان،آلان، قره ده، بژوه ، صفرا، گاپیلون،چخماق، پشت آشان ، سلیمانیه، رانیه ، قلعه دیزه و...داشتم و میدانم که همگی از کمکهای مالی و تسلیحاتی و نیز ارتباطی رژیم بعث عراق  استفاده میکردند.
ولی گویا طی چند روز گذشته تحولی ترمیک و فکری در باز تعریف موضوع وابستگی و  یا همکاری با دول و دیگر نیروهای مخالف حاکمیت  های استبدادی در اطاقهای تار عنکبوت گرفته اپوزیسونها بلندگو بدست رخ داده است و در کمال شگفتی همزمان با  سفر هیئتی از آزربایجانیها به عربستان! آه و ناله های بسیاری از گوشه و کنار عالم بلند شده است و این موج آفرینان هدفمند حتی آذربایجانی ها را هم تحت تاثیر خود قرار داده و و موجبات موضع گیری عجولانه آنها را فراهم نموده اند !
بی شک اختلافات سیاسی ، ایدئولوژیک عربستان و رژیم تهران (که با معیارهای شناخته شده جهانی سنخیت های مشابهی با هم دارند ولی در جهت های متفاوت و متضاد با یکدیگر! ) در نوع خود فی حد ذاته موجبات دشمنی بین آنان را فراهم می نماید ولی اخیراً بواسطه  بالا گرفتن رقابتهای فی ما بین ایندو رژیم بویژه با تحریم مجبوری مراسم حج ازسوی تهران، دولت عربستان با خط مشئی عامه پسند و منطقی بر آن  شد تا هم در مجامع بین المللی و هم جهان اسلام و بویژه شیعیان از خود چهره ای متفاوت نشان داده و اثبات کند که مشکل پیش آمده ناشی از سیاستهای مداخله جویانه رژیم می باشد و دست رژیم ایران به خون کشته شدگان مراسم حج آغشته است ونه بی لیاقتی و دشمنی زمامداران سعودی باشیعیان . از همین روی در بین میهمانان دعوت شده آزربایجانیهای غیر سنی هم به چشم می خوردند .
طبیعی است که دعوت شدگان نیز هر کدام دلایلی برای قبول چنین سفری داشته و دارند که طبعا از طریق ارگانهای رسمی سازمانیشان بیان نموده و یا خواهند کرد. و مسئولیت آن را نیز خودشان عهده دار خواهند بود و لزومی به وحشت نمایی و قالب تهی کردن دیگران از واکنشهای احتمالی رژیم احساس نمی شود.
اما آنچه مرا واداشت تا این درد نامه را بنویسم نه توهین وتحقیرهای رژیم و اپوزیسیون وابسته اش به تبع این مسافرت علیه نامبردگان و عقبه سیاسی و اجتماعی آنان نمودند بلکه آن عده آذربایجانیانی است که عجولانه و بعضاً مصرانه عکس العمل نشان داده و نا خواسته آب به آسیاب دشمنان ریختند، برای رعایت اختصار و کوتاهی نوشته ، در سطور زیرین تنها به دو مورد واکنش انجام شده از ناحیه منسوبین به دو طیف مختلف اشاره  کرده وعمداً از مخالفان حرکت ملی نامی نمی برم زیرا آنها همچنانکه در بالا اشاره کردم مامورند و معذور!!! و برابری و برادری را تنها محدود به زمانی می دانند که همه در مراسمات اربابان آنها همه دست به سینه باشند!
۱-بای بک تبریزی:وی سالهاست در درون حرکت ملی نقش ایفاء نموده و در یک دوره زمانی نیز با تاسیس سایت بای بک فعال موثری بوده و با انتشار نظراتش فعالیت می نمودند ولی هم اکنون بیشتر در شبکه های اجتماعی مشغولند .ایشان مدتی قبل به خاطر موضع گیری متفاوت و متضادش با برخی از طیفهای حرکت ملی از سوی آنها عنصری مشکوک و همکار رژیم معرفی شد، وی در دفاع از خود مخالفان را به ارائه اسناد معتبر فرامیخواند و آنها رامتهم میکرد که به صرف حق گوئی مورد چنین  اتهاماتی واقع شده! ایشان به شدت جزو مخالفان سفر تنی چند از آذربایجانیها به عربستان بوده و در فیس بوکش نوشته  دین عرب یعنی سلفیسم، وهابیسم و غیره که از روح تورک متنفر هستند. ویا در زیر عکسی که باز در فیس بوک منتشر کرده، آورده: »تورک شیعه بیلمه دن،شعوبیه قولو اولسادا،مین ده یه ر تورک دوشمانی وهابی آلینمیشلارا.»  براستی آیا ایشان با ابراز این حد از دشمنی با مذهب وملت عرب ناخواسته!!! در کنار فارسهای شعوبی قرار نگرفته و دشمنی با اعراب را از آنها به ارث نبرده است !!؟؟  و تازه مگر شیعه و سنی هردوشاخه هائی از دین اعراب یعنی اسلام نیست !؟ وامامان شیعه عرب نبودند ؟؟؟
آری متاسفانه آموزهای نژادپرستانه آریائی گهگاهی از بین فرهیختگان ما هم قربانی می گیرد و این قربانیان خیلی آشکارتر از آنان این احساسات نژاپرستانه  خود را بروزمیدهند !فراموش نباید کرد که ما خود به درجاتی قربانی تفکرات نژادپرستانه و برتری بینیهای آریائی پنداران فارس زبان بوده و در حال حاضر هم مزید بر آزدیخواهی بر علیه این نوع طرز تفکر که جرمی است جهانی مبارزه میکنیم. (بیاد بیاوریم توهین شمالیهای طبری به تورکان آذربایجان،برتردانستن کردهای ساکن در زندانی بنام ایران از دیگر کردها،توهین جنوبیها به ترکها در بازیهای فوتبال و.....)
۲-ائلچین حاتمی : ایشان را عمدتا از نوشته هایش در سایت ایران گلوبال و... نیزاز طریق دوستان میشناسم ، متاسفانه برخلاف شیوه  فعالان عرصه حقوق بشری، وی در برخورد با اندیشه ای متفاوت  با بکارگیری القابی غیر دوستانه و دشمن شاد کن ، بی آنکه منتظر توضیحات گایپ باشد و پس از کسب دیدگاههای خودآنان موضع گیری واظهارنظر کند، در سایت رسمی گون آذ تی وی می نویسند:
»طردشدگان در گرداب تنش های سیاسی ایران و عربستان«!
و در  شرح مطلب  اظهار می دارد که  »اخیرا سازمان اطلاعات عربستان سعودی با بالاگرفتن شدت اختلافات و تنش های بین دو کشور با سوء استفاده از شرایط بوجود آمده موجود، جمعی از مخالفان حکومت ایران را به مراسم حج دعوت کرد که برخی از افراد معلوم الحال و مطرود از حرکت ملی آزربایجان هم در این مراسم شرکت کرده و چنین وانمود کرده اند که گویا آنها نماینده مردم آذربایجان هستند. دولت عربستان سعودی با استفاده ابزاری از آنان و نشان دادن و تحقیر آنها با لباس سنتی حج می خواست مراسم حج را امن نشان داده و به حکومت ایران هم این پیام را بدهد که این دولت هر موقع خواست می تواند، مخالفان این حکومت را بر علیه اش استفاده نماید.
اقدام غیرعقلانی این افراد احتمال را در اذهان تداعی و تقویت می کند که حکومت ایران با انتصاب اتهامات ساختگی نظیر وابستگی به عربستان سعودی سرکوب فعالان ملی و مدنی را در داخل شدت بخشد
در پاسخ به چنین هجوم  بی مهابا باید گفت ، اولاً آقای صالح ایلدیریم مسئول و سخنگوی حزب استقلال آذربایجان جنوبی از تشکیلاتهای شناخته شده حرکت ملی بوده و از حمایت بخشی از فعالان ملی در داخل و خارج برخوردار میباشد،  و ما به خاطر احترام به ملت، تشکیلاتها و فعالانمان نمی بایستی انتقادات داخلی را به شیوه ای بیان کنیم که به جای تاثیر گذاری و شاید اصلاح خطا از طرف دوستان، باعث آزردگی و شکاف بین فعالان و شادی دشمنان گردد.
دوما:وی بحق اشاره کرده اند  که ایشان نماینده حرکت ملی نیست. طبیعی است که کسی حق ندارد خود را نماینده و وکیل  مردم و حرکت ملی دانسته و بنام حرکت و نه تشکیلاتش اقدام نماید. ولی خود این شخص هم عامداً یا سهواً دچار اشتباهی که به دیگران نسبت میدهد شده و در نوشته اش از طرف اکثریت ملت و فعالان اظهار نظرکرده است و این در حالی است که کسی نمی داند که تعداد کسانی که ایشان مکرراً و با اصرار با عنوان «اکثریت فعالین » یاد نموده که گویا با خط مشی تشکیلات همسو با ایشان موافق و همراه هستند یک نفر بیشتر است یا دو نفر !؟ 
ایشان نوشته اند که »اکثر فعالین حرکت ملی آزربایجان اقدام بابخردانه و به دور از عقل و درایت این افراد را محکوم کرده و آن را ضربه مهلکی بر منافع ملی تورک ها در ایران می دانند. سفر این افراد خودسر به عربستان سعودی با مخالفت صریح اکثریت قریب به اتفاق فعالان حرکت ملی روبروست و در واقع همه فعالان مدنی جنبش، آنان را با توجه به عملکرد غیر منطقی گذشته شان طرد شده تلقی می کنند که هیچ جایگاهی در بین تورک ها و فعالان ملی ندارند.
از منظر اکثریت فعالان آزربایجانی در ایران حکومت عربستان سعودی همانند حکومت ایران یکی از ناقضان اصلی حقوق بشر در جهان بوده که گزارشات سازمان های بین المللی فعال در زمینه حقوق بشر گویای آن می باشند. داشتن رابطه با چنین کشورهایی در ضدیت با اصول و مبانی دموکراتیک حرکت ملی آزربایجان بوده و به عنوان انحراف در جنبش محسوب می شود. پس بنابراین افراد شرکت کننده در حج نماینده مردم و حرکت ملی آزربایجان نبوده بلکه اقدام آنها در تقابل و تضاد معیارهای دموکراتیک و مدنی جنبش ملی آزربایجان بوده و یک عمل خودسرانه محسوب می شود
ایشان قطعاً نمی توانند بگویند بر چه اساسی بعنوان عضو یک تشکیلات ، متعرض تصمیات و اقدامات سیاسی دیگر تشکیلاتهای موجود می شوند و به تصورداشتن نیابت از تمامی تشکیلاتها و آزربایجانیها  دیگران را به اموری واهی متهم می کنند . آیا خودسری معنایی جز این دارد!؟
رژیم وحامیان بین المللی اش با استفاده از تمامی امکانات و بویژه ترور شخصیت در بین فعالان حرکت ملی چنان جو بی اعتمادی را حاکم کرده ، که بعضا تشخیص دوست و دوشمن بسیار سخت گردیده ،سود چنین بی اعتمادی طبعا به نفع رژیم نژاد پرست و دیگر دشمنان قسم خورده ملت ترک آذربایجان میباشد. با این تفاصیل بدیهی قطعاً می توان پی برد که در چنین فضا و جوی مسموم :
۱--امکان شکل گیری تشکیلاتهای منسجم و حرفه ای ازبین میرود، چرا که بی اعتمادی مانع میگردد.
۲-شکل گیری فرد ویا جریانی کاریزماتیک غیر ممکن میباشد ، چرا که به همه شک داریم.
۳-امکان تشکیل جبهه و شورای فراگیر ناممکن میگردد ، زیرا اختلافاتمان با هم به قول قدیمیها آنتاگئنیستی است.
۴-ایجاد صندوق ویا فوند ملی غیر عملی است ، چرا که همه بهم مظنون میباشیم.
دوستان اگر به راستی به دمکراسی ، پولورالیسم اعتقاد داشته و مخالف تفکرات و شیو های توتالیتری بوده و چند صدائی را بر تک صدائی قبول داریم.اجازه دهیم هر کس به شیوه ای که مناسب میداند بر علیه رژیم مبارزه نماید، مطمئناً هرکس جوابگوی عملکرد خود میباشد.
در نهایت این ملت قهرمان آذربایجان و تاریخ هست که تشخیص میدهد در راه نیل به آزادی و حقوق پایمال شده اش ، کدامین راه درست و ره گشا بوده.
فراموش نکنیم که حرکت ملی همچنان که از نامش پیداست، نه حرکتی صرفاً ایدئولوژیکی ، طبقاتی و...بلکه در بر گیرنده همه این طیفها است.

سلام بر آزادیخواهان  و زنده باد مبارزه آزادیبخش آذربایجان جنوبی

۱۹.۷.۹۵

بیر تکلیف خورداد قیامین شهیدلری حقینده!

بیر تکلیف خورداد قیامین شهیدلری حقینده!


تاسوفله میللتیمزین تاریخینده، آجی گونلرین شاهیدی اولموشوق. وطنین پارچالانماسی،حاکمیتی ایتیرمه سی ، میللی حوکومتیمیزین ییخیلماسی ، دیل و مدنییت یمیزین قدغن ائدیلمه سی  کیمی تاریخی اولوشملار  میللتیمیزین اوره یینی آجیتسادا دوشدوغو بو ایشغال ـ مستعمره وضعیت یندن چیخماق یوللارینی دا آرامیشدیر. اوزونه ، وارلیغینا قاییدیش آنا هدفی اولموشدور.  اوزگه لری یوخ بو دفعه اوزونو دوشونمه یه باشلامیشدیر
بو آرایشلارین ، هئچ شبهه سیز ان اونملیلریندن بیری ، میللتیمیزین اویانیش آشاماسینی آشیب، دیره نیشه کئچتینی گوسته ره ن
۲۲ مای قیامیدیر. رئژیمین رسمی قزه ته لریندن بیری اولان ایران آدلی قزه ت ده میللتیمیزه آغزا آلینمایان سایقیسیزلیغا قارشی قهرمان خالقیمیزیم دیره نیشی ، ایرقچی رئژیملرین ایللرجه آسمیله ائتدیک لرین دوشوندوغو میللتیمیزین اوز کیملیینی صاحیب لنمه سی ( هارای-هارای من تورکم)و یوز مینلرین خیاوانلارا توکولمه لری، نتیجه  سینده ایرقچی حاکمییت دالی اوتوروب، اوزور دیله  یب و رسمی اورقانینین باغلایب و بیر نئجه سوروملونودا  یاخالادی.
او تاریخی قیامی نین اصیل معمارلاری قهرمان شهیدلریمیز و باشی دیک اسیر دوشن لریمیز و اونلارین عزیز و دوزوملی عائله لریدیر.
ائله بو نون اوچون قیامین۱۰ –جی ایل دونومونده بیر میللی وظیفه اولاراق اونلارین مزارلارینا قیرمیزی قارانفیل بوراخیب عائله لرین زیارت ائدیب و اونلارا خاطیرلاداقکی اونلاری و شهیدلری هئچ بیر زامان اونوتمادیق و اونوتمایاجایق ، اونلارین یولو بیزیم میللی قورتولوش یاواشیمیزین آماجیدیر.